هدف: بررسی توسعه ظرفیت تاب آوری سازمانی از طریق مدیریت استراتژیک منابع انسانی (اصول منابع انسانی، مشارکت کارکنان، مدیریت استراتژیک منابع انسانی، ظرفیت تاب آوری سازمانی، نتایج عملکرد مطلوب)
تعداد سوال: 25
تعداد بعد: 5
شیوه نمره گذاری: دارد
منبع: محقق ساخته
نوع فایل: word 2007
همین الان دانلود کنید
قیمت: فقط 27000 تومان
ترم آخر: سایت پرسشنامه های استاندارد
پرسشنامه توسعه ظرفیت تاب آوری سازمانی از طریق مدیریت استراتژیک منابع انسانی
توجه: با توجه به اینکه اغلب محصولات این سایت حاصل تلاش های بدون وقفه تیم ترم آخر می باشد، هر گونه کپی برداری از مطالب سایت به صورت جدی پیگرد قانونی خواهد داشت.
تاب آوری سازمانی
مفاهیم تابآوری
- تابآوری در برابر بحرانها (Disaster Resilience) یکی از مفاهیم بسیار مهم نظری و کاربردی در مدیریت بحران در سالهای اخیر بوده است. این مفهوم به طرزگستردهای درموردجوامع تابآوربکارگرفته شده است. محققان تلاش کردهاند تا ویژگیهای جوامع تابآور را شناسایی و راهبردهای ایجاد این جوامع را معرفی نمایند. در همین راستا اخیراً توجه نسبتا زیادی به سازمانهای تابآور در برابر بحرانها به عنوان یکی از اجزای مهم تابآوری اجتماعی صورت گرفته است. سازمانهای عمومی و خصوصی باید تلاش نمایند تا خودشان را در برابر بحرانها تابآور نمایند.
- سازمانهای تابآور
- سازمانهایی هستند که به دلیل آمادگی و برنامهریزی و انعطافپذیری بالایی که درخود ایجاد مینمایند میتوانند بحرانها را با هزینههای کم پشت سربگذارند.
همه سازمانها باید یکی از اهداف مهم و استراتژیکشان را تابآوری در برابر بحرانها در نظر بگیرند و میزان دستیابی به این هدف مهم را مرتباً اندازهگیری کنند. مدلهای زیادی برای اندازهگیری تابآوری سازمانی ارائه شدهاند.
- یکی از مدلهای اندازهگیری تابآوری سازمانی توسط مکمانوس (McManus) ارائه شده است که مدل نسبتاً جامعی است. از نظر این مدل تابآوری سازمانی دارای شاخصهایی میباشند که درسه محوراصلی عبارتنداز:
۱. شاخصهایی که میزان موقعیتشناسی یا آگاهی موقعیتی (situational awareness) سازمان را اندازه میگیرند.
۲. شاخصهایی که آسیبپذیریهای کلیدی (key stone vulnerabilities) سازمان را اندازهگیری میکنند.
۳. شاخصهایی که ظرفیت تطابقپذیری (adaptive capacity) سازمان را اندازهگیری میکنند.
موقعیت شناسی یا آگاهی موقعیتی: منظور از موقعیت شناسی یا آگاهی موقعیتی فهم و درک سازمان از محیط عملیاتی و عملکردهایش است که میتوان آن را از طریق:
الف) توانایی سازمان در آیندهنگری و استفاده از فرصتها
ب) توانایی شناسایی بحرانها و عواقب احتمالی آنها
ج) فهم دقیق عواملی که زمینهساز بحرانها هستند
د) آگاهی و اطلاع از منابع درونی و بیرونی در دسترس
ه) شناخت درست از حداقل پیشنیازها برای ادامه فعالیت سازمان
و) شناخت درست از انتظارات، تعهدات و محدودیتهایی که در ارتباط با گروههای ذینفع وجود دارد
اندازهگیری نمود.
آسیبپذیریهای کلیدی:منظور از آسیبپذیریهای کلیدی آن جنبه های عملیاتی و مدیریتی سازمان را دربر میگیرند که میتوانند بیشترین اثرات را از وقوع بحرانها ببینند. این مواردشامل:
الف) داراییهای فیزیکی مانند ساختمانها وتأسیسات و تجهیزات و وسایل و ماشینآلات
ب) داراییهای انسانی مانند مدیران، تصمیمگیران ونیروهای متخصص
ج) داراییهای کمتر ملموس مانند روابط و ارتباطات
ظرفیت تطابقپذیری: ظرفیت تطابقپذیری به فرهنگ و پویایی یک سازمان مربوط میشود که به آن اجازه میدهد تا تصمیمات درستی را در شرایط معمولی و بحرانی اتخاذ نماید. ظرفیت تطابق پذیری یک سازمان را میتوان ازطریق بررسی موارد ذیل اندازهگیری کرد:
الف) ساختاررهبری وتصمیمگیری درسازمان
ب) نحوه کسب، انتشار ونگهداری اطلاعات و دانش
۳) درجه خلاقیت و انعطافپذیری قابل تحمل در سازمان
روش اندازهگیری تابآوری
- اگردرصدد اندازهگیری تابآوری سازمان خود هستیم میتوانیم هرکدام از عباراتی که درذیل هرکدام ازدستهها آورده شده است را به صورت سؤالی درپرسشنامهای بگنجانید و با گزینههای کمی (۱ تا ۱۰و یا ۱ تا ۱۰۰) و یا گزینه های کیفی (خیلیکم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد و یا کاملاً مخالفم، مخالفم، نه موافق نه مخالف، موافقم وکاملاً موافقم) میزان تابآوری سازمان خود و یا مجموعههایی از سازمانها را اندازهگیری نماییم. ضمناً شاخصها، زیر شاخصها و عباراتی که برای سنجش آنها در اینجا آورده شدهاند قابل کم و زیادکردن میباشند. یعنی میتوانیم متناسب با شرایط خود و یا کشور مواردی را که به نظرمان بهتر و مهمتر میرسند اضافه و مواردی را که مهم نیستند، کم نماییم.
۱. شاخصهایی که میزان موقعیتشناسی یا آگاهی موقعیتی (situational awareness) سازمان را اندازه میگیرند.
نقش و مسؤلیتها
1. میزان آگاهی افراد سازمان از نقش شان در شرایط بحرانی
2. توانایی سازمان در سرعت انتقال از شرایط عادی به شرایط بحرانی در صورت لزوم
3. توانایی جایگزینی افراد کلیدی با سایر افراد در صورت عدم وجود آنها
درک و تحلیل مخاطرات و پیامدهای آنها
1. میزان تماس روزانه افراد سازمان و اطلاع از آنچه در سازمان میگذرد
2. توجه فعالانه مدیران سازمان به مشکلات برای بهبود نحوه مقابله بابحرانها
3. درک سازمان از مخاطرات و پیامدهای آنها بر سازمان
4. حداکثر زمانی که سازمان می تواند فعالیت هایش را متوقف کند
میزان ارتباطات و تماسها
1. میزان درک افراد از ارتباط موفقیت یک واحد سازمان با موفقیت واحدهای دیگر
2. میزان درک سازمان از تأثیرات ناشی از، ازمیان رفتن مهمترین مشتریان یا عرضه کنندگان مواد اولیه
3. میزان حساسیت و توجه سازمان نسبت به تأثیر بحران در سازمان بر سایر سازمانها
آگاهی و موقعیت شناسی بیمهای
1. اگر سازمان نتواند برای سه ماه فعالیت کند تحت پوشش بیمه خواهد بود.
2. اگر سازمان دچار خسارت شود دارای پسانداز لازم برای ادامه فعالیت تا دریافت خسارت از بیمه خواهد بود.
اولویتهای بازگشت به حالت عادی
1. تعریف اولویتهای سازمان برای شرایط بحرانی و بعدازآن
2. اولویتهای تعیین شده برای بازگشت به حالت عادی برای هدایت کارکنان سازمان کافی است
3. سازمان میزان حداقل منابع مورد نیاز برای فعالیتش را میداند
نظارت و گزارش دهی از وضعیت درونی و بیرونی
1. پیگیری و خود ارزیابی بعد از بروز اتفاقاتی که مهار شدهاند بجای احساس موفقیت کردن
2. نظارت و پایش دائمی سازمان از آنچه میگذرد برای داشتن هشدارهای به موقع قبل از وقوع بحرانها
3. درس گرفتن سازمان از حوادث قبلی و اطمینان از اینکه این درسها در آینده بکار گرفته میشوند.
تصمیمگیری آگاهانه
1. سرمایهگذاری سازمان در زمینه تصمیمگیری بر اساس تازهترین و کاملترین اطلاعات
2. دسترسی به کمک متخصصان در صورت بروز مسائلی که افراد توانایی حل و برخورد با آن را ندارند.
۲شاخصهایی که آسیبپذیریهای کلیدی (key stone vulnerabilities) سازمان را اندازهگیری میکنند.
راهبردهای برنامهریزی
1. برنامهریزی مناسب و کافی برای وقایع غیرمنتظره در سازمان
2. آمادگی سازمان برای بحرانها از طریق برنامهریزی، بیمه و ترکیبی از بیمه و برنامهریزی
3. سازمان دارای نیروهایی برای مدیریت خطر، استمرار فعالیتها و مدیریت بحران میباشد
4. سازمان دارای برنامه مدون مدیریت بحران و استمرار فعالیتها میباشد
5. سازمان دارای برنامه رسمی در رابطه با مخاطرات خاص میباشد
6. سازمان برای مخاطرات طبیعی، حوادث، بیماریهای واگیردار، قطع آب و برق، کلاهبرداری، خسارت به اعتبار، ازدست رفتن مشتریان وغیره برنامهریزی کرده است.
شرکت در تمرینها و مانورها
1. توجه سازمان به کافی نبودن برنامه و تمرین و آزمون کارایی برنامه ها از طریق برگزاری و شرکت در مانورها
2. افراد سازمان امکان صرف وقت و شرکت درتمرینها و مانورهای مدیریت بحران را دارند
3. اختصاص منابع و سرمایه گذاری مناسب برای آماده سازی سازمان برای مقابله با انواع بحرانها
توانها و ظرفیتهای داخلی سازمان
1. سازمان دارای منابع داخلی کافی برای انجام موفق عملیات روزمره میباشد
2. در شرایط عادی منابع داخلی سازمان به گونهای مدیریت میشوند که امکان جذب برخی تغییرات غیرمنتظره کوچک رادارند
3. وقتی مشکلی در سازمان پیش میآید منابع داخلی به آسانی و بدون محدودیت و در کوتاهترین زمان در دسترس خواهند بود
توانها و ظرفیتهای خارجی سازمان
1. سازمان اطمینان دارد که کارکنانش ارتباطات زیادی با بیرون دارند که میتوانند در صورت نیاز منابع خارجی را در زمانی کوتاه بکار بگیرند
2. سازمان دارای قرارداد با سایر سازمانها برای دریافت منابع و کمک از آنها در مواقع اضطراری میباشد.
3. سازمان در مورد کمکرسانی به اجتماع در شرایط بحرانی فکر و برنامه دارد
ارتباطات سازمانی
1. افراد سازمان آن بخش از کارشان را که وابسته به سازمانهای دیگر است به طرز کارایی مدیریت میکنند.
2. سازمان با سایر سازمانهایی که در شرایط بحرانی به آنها نیاز دارد در ارتباط میباشد.
3. سازمان نحوه ارتباطش را با سایر سازمانهای مشابه و یا در محل میداند و دائما آنها را مدیریت میکند
فرآیندهای استوار برای شناسایی و تحلیل آسیبپذیریها
1. افراد سازمان میدانند سازمان با چه سرعتی تحت تأثیر حوادث غیرمنتظره ممکن است قرار گیرد
2. افراد سازمان اشتباهات مهم را حتی اگر دیگران متوجه نشوند گزارش میکنند
3. افراد سازمان همیشه در صورت شناسایی نقاط بالقوه خطرآمیز پاداش دریافت میکنند
مشارکت و حضور در سازمان
1. افراد سازمان در هر سطحی اغلب در مورد آنچه ممکن است به وقوع بپیوندد فکر میکنند و راههای مدیریت آنها را بررسی میکنند
2. کارکنان سازمان برای کارایی سازمان احساس مسئولیت میکنند
3. افراد سازمان معمولاً مشکلات را تا حل نشدهاندازخودشان میدانند.
۳. شاخصهایی که ظرفیت تطابقپذیری (adaptive capacity) سازمان را اندازهگیری میکنند.
ذهنیت سیلویی
1. افراد سازمان تشویق میشوند تا نقشها و کارهای مختلف در سازمان انجام دهند تا تجربه کسب کنند
2. نوعی احساس عالی کار گروهی و همکاری بین اعضای سازمان وجود دارد
3. افراد سازمان بدون هیچگونه مانعی با یکدیگر و با افراد سایر سازمانها کار میکنند
ارتباطات و روابط
1. سازمان به عنوان سازمانی فعال در بین سایر سازمانها شناخته میشود
2. افراد سازمان با هر کس لازم باشد صرفنظر از محدودیتهای سازمانی کار میکنند تا کارشان را به خوبی انجام دهند.
3. اگر سازمان نتوانند برای سه ماه کار کند ارتباطی که با سایر سازمانها دارد کمکش میکند تا به سرعت به حالت عادی برگردد
نگرش راهبردی و آینده نگری
1. سازمان دارای چشمانداز و مأموریت مکتوب و رسمی است
2. چشم انداز و مأموریتهای سازمان منعکس کننده ارزشهای مورد علاقه سازمان میباشد
3. در سازمان معمولاً در کنار کارهای روزمره وقتی برای ارزیابی مسیر و اهداف سازمان میگذارند.
اطلاعات و آگاهی
1. در سازمان داشتن آگاهی و اطلاعات مورد نیاز برای مقابله با مسائل غیرمنتظره توسط افراد در اولویت است
2. اگر در سازمان اتفاق غیرعادی روی دهد افراد میدانند باید چگونه مقابله کنند.
3. در سازمان توجه میشود که اطلاعات حساس به اشکال مختلف و در مکانهای مختلف نگهداری شوند
ساختار رهبری، مدیریت و اداره
1. سازمان دارای مدیریت خوب و توانا برای مدیریت شرایط بحرانی میباشد
2. افراد سازمان تصمیمات مدیریت را برای مدیریت بحران حتی اگر بدون مشورت با آنها اتخاذ شده باشند میپذیرند.
3. مدیریت سازمان میزان کار افراد را مرتباً بررسی کرده و اگر زیاد شوند ازبارآنها میکاهد.
4. مدیران رده بالای سازمان به صورت راهبردی فکروعمل میکنند و همیشه جلو هستند.
5. مدیران رده بالای سازمان الگوهای خوبی از نظر حرفهای برای سایر اعضای سازمان میباشند.
خلاقیت و نوآوری
1. سازمان افراد را در به چالش کشیدن و توسعه خود تشویق میکند.
2. افراد سازمان در توانایی شان در بکارگیری روشهای جدید شناخته شده هستند.
3. افراد سازمان برای خلاقیت و نوآوری و فکر کردن خارج ار دایره خودشان تشویق میشوند
تصمیمگیری پیشرفته و مسئولانه
1. در صورت وقوع مسئلهای در سازمان همیشه فردی که دارای اختیارات لازم باشد وجود دارد
2. وقتی لازم باشد سازمان میتواند تصمیمات سخت و مشکلی را بگیرد
3. در سازمان افرادی که واجد صلاحیت تصمیمگیری باشند صرف نظر از ردهشان به این کار اقدام مینمایند