مرجع دانلود پرسشنامه و ابزار استاندارد در تمامی رشته ها,طراحی پرسشنامه

ترم آخر

آزمون,طراحی پرسشنامه,روانشناسی,مدیریت,پرسشنامه استاندارد,پرسشنامه رایگان,مشاوره آماری ,سایت پرسشنامه,نرم افزار رایگان روانشناسی,سفارش

خانه / فروشگاه / پرسشنامه / شاخص روابط با همسالان هادسون (IPR)

شاخص روابط با همسالان هادسون (IPR)

هدف: سنجش روابط و مشکلات با همسالان

تعداد سوال: 25
شیوه نمره گذاری: دارد
تفسیر نتایج: دارد
روایی و پایایی: دارد
منبع: دارد
نوع فایل: word 2007

همین الان دانلود کنید

قیمت: فقط 3400 تومان

خرید فایل

Desc (1)

شاخص روابط با همسالان هادسون (IPR)

ارتباط با همسالان چیست؟

شالوده های اصلی شخصیت در سال های اولیه زندگی در فضای خانواده شکل می گیرد. گاهی این تصور پدید می آید که میان محیط خانواده و تجاربی که کودکان با همسالان خود دارند، هماهنگی لازم وجود ندارد. علی رغم این حقیقت که کودکان و نوجوانان در دو دنیای متفاوت، یعنی خانواده و دنیای همسالان زندگی می کنند، میان آن ها وجوه اشتراک فراوانی نیز به چشم می خورد. از این رو، خانواده و همسالان لازم و ملزوم یکدیگرند؛ و شاید به یک اندازه در شکل دادن شخصیت و جریان اجتماعی شدن مؤثر باشند.

رشد دوستی با همتایان یکی از مهمترین جنبه های رشد اجتماعی کودکان است.در فرایند رشد روانی اجتماعی،همه کودکان عادی از چهار مرحله می گذرند:

1-خود-هم نشینی: مرحله شیرخواری و نوپایی رشد که در آن منبع علایق ،لذایذ،و خشنودی کودکان ،خود آنها هستند.نوپایان دوست دارند با دیگران باشند،ولی با دیگران بازی نمی کنند ،بلکه در کنار آنها بازی می کنند.کودک منزوی کودکی است که موفق نشده این مرحله رشد روانی – اجتماعی را پشت سر بگذارد.(رشد انسان،رایس1387)

2-دوجنس گرایی اجتماعی دوره کودکی:سنین 7-2 سال که در طی آن کودکان ،بدون توجه به جنسیت،در صدد همراهی با دیگران هستند. (رشد انسان،رایس1387)

3-همجنس گرایی اجتماعی:سنین 12-8 سال ،یا دوره رشد دبستانی ،که طی آن کودکان بازی با کودکان هم جنس خود را ترجیح می دهند(نه برای اهداف جنسی ،بلکه برای دوستی و همراهی و بین دو جنس درجاتی از ضدیت مشاهده می شود

4-دو جنس گرایی اجتماعی دوره نوجوانی و بزرگسالی:13 سال وبیشتر،یا مرحله نوجوانی و بزرگسالی .رشد روانی-اجتماعی که در آن فردلذت ،دوستی و همراهی را نزد هردوجنس جستجو می کند.دختران و پسران نوجوان رفته رفته جفت می شوند و و اکثر آنها باهم قرارملاقات می گذارند. (رشد انسان،رایس1387)

ارتباط با همسالان-اوایل کودکی

تا قبل از یك سالگی به ندرت ارتباطی معنی دار بین كودكان برقرار می شود. كودكان ده ماهه به گونه ای با یكدیگر برخورد می كنند

دو سالگی: کودکان در این سن از بازی درکنار یکدیگر بیشتر لذت می برند تا از بازی با یکدیگر.از اینرو بازی جمعی ،حداقل در اغاز جندان به چشم نمی خورد.در این سن وقتی کسی به اسباب بازی آنها دست میزند یا آنرا از آنها می گیرد ،باندازه شیرخواران صبوری نشان نمی دهند

سه سالگی:با افزایش تدریجی سن ،فعالیتهای انفرادی کودکان کمتر شده و کمتر به تماشای منفعلانه کودکان دیگر می پردازندو علاقه کمتری به بازیهای تک نفره نشان می دهنددر این سن رفتارهای پرخاشگرانه کم کم کاهش می یابد و شاهد آغاز بازیها و فعالیتهای گروهی هستیم.رشد زبان ارتباط را ممکن می کند ،بطوریکه کودکان هنگام بازی درباره ساختمانی که در شن می سازند با یکدیگر گفتگو می کننند

چهار و پنج سالگی:کودکان چهار و پنج ساله ، رفته رفته ،تعاملهای اجتماعی کارآمدتری را با همتایان برقرار می کنند. و برای همراهی و تعاملهای اجتماعی ،وابستگی آنها به والدین تدریجا کمتر و به همتایان بیشتر و بیشتر می شود.در این مقطع آنها در احساسات و اشیای مادی یکدیگر سهیم می شوند،به تایید یکدیگر پرداخته و درخواستهایی از یکدیگر دارند.دوستان نزدیک در یک گروه با هم جفت می شوند.بطورکلی شواهد نشان می دهد که پسرها از تعامل گروهی بیشتر از دختران لذت می برند.دختران از روابط دوتایی بیشتر از پسرها لذت می برند

ارتباط با همسالان-اواسط کودکی

در اواسط کودکی، اجتماع همسالان، بستر بسیار مهمی برای رشد می شود. همان گونه که دیدیم، تماس با همسالان نقش مهمی در درک دیگران و آگاهی از خود و دیگران ایفا می کند. این تحولات به نوبه خود، به کیفیت تعامل با همسالان کمک می کند و در سالهای تابستانی بیشتر نوع دوستانه می شود. در راستای این تغییر، پرخاشگری، مخصوصاً حملات بدنی، کاهش می یابد

کودکان پایه اول را آغاز می کنند ،دیگر علاقه ای ندارند بیشتر اوقات تنها بمانند .دوست دارند با دوستانشان باشند(لاد،1990).اگرچه هنوز در پی یافتن رفیق همراه مخصوص هستند اما دایره دوستانشان را وسعت می دهند.در دوره پیش دبستانی ،اکثر دوستان آنها از همسایگان همجوار آنان بودند،ولی اکنون با دوستان زیادی از نواحی دیگر که آنها نیز شاگرد همان مدرسه هستند،آشنا می شوند.برخی از آنها با افرادی که کودکان معمولا با آنها بازی می کنند فرق دارند.این تفاوتها ،آشنایی و یادگیری نحوه کنارآمدن با آنها را برای کودک دشوار میکند،ولی از سوی دیگر ،تجربه ای شکوفا کننده است که به رسیده شدن آنها کمک می کند.

در سال های میانه و پایانی كودكی ارتباط براساس كمك به یكدیگر و رفع نیازهای هم شكل می گیرند و اعتماد به هم نقش مهمی در تداوم آن ایفا می كند. كودكان دركی ذهنی از دوستان پیدا می كنند و دوستان تنها اشخاصی نیستند كه با هم بازی می كنند، بلكه كسانی اند كه ویژگی ها و مشتركات خاصی بین آنها برقرار است كه یكی از آنها دوست داشتن همدیگر است

ارتباط با همسالان-نوجوانی

در سنین نوجوانی روابط میان همسالان شکل های خاص و جالبی به خود می گیرددر سال های اولیه نوجوانی، نوجوانان افرادی را به عنوان دوست برمی گزینند که تا حدودی به آنان شباهت داشته باشند. افزون بر این، آن ها در میان سایر نوجوانان از موقعیت مشابهی برخوردار باشند. ولی به تدریج این ملاک ها تغییر می کنند. آن ها دوستانی را انتخاب می کنند که از لحاظ نگرش ها، علایق، ارزش ها و شخصیت به خود آنان شبیه باشند. از دید یک نوجوانان دوست کسی است که تا حدودی به او شباهت داشته و ضمن قابل اعتماد بودن بتوان با او تبادل نظر کرد.

روابط دوستی در میان دختران نوجوان زودتر و عمیقتر از پسران شکل می گیرد. معمولاً دختران به صورت گروه های 2 یا 3 نفری و پسران در گروه های وسیعتری دوست می شوند. دوستی های میان دختران نوجوان بین 14 تا 16 سالگی تحکیم می یابد و از لحاظ عاطفی ماهیتی بسیار عمیق دارد. دوستان نزدیک افکار، احساسات و اسرار زندگی خود را با یکدیگر در میان گذاشته و گاهی شیفته یکدیگر می شوند. ناگفته نماند که اینگونه دوستی های شدید گاهی خالی از ضرر نیست؛ غالباً میان دختران نوجوان وابستگی های شدید، احساس مالکیت و حتی حس حسادت اوج گرفته و با کوچکترین علامتی حاکی از عدم وفاداری نسبت به یکدیگر به خشم می آیند. بین سنین 17 تا 18 سالگی دختران نوجوان در دوستی های خود تنش کمتری تجربه می کنند، و به تدریج از یکدیگر مستقل شده و نسبت به وجود تفاوت های میان یکدیگر درک بهتری پیدا می کنند.

در دوستی های پسران شدت عواطف به اندازه دختران نوجوان نیست. مبنای دوستی برای پسران غالباً علاقه مندی به فعالیت های مشترک و تعاون گروهی است. پسران نوجوانی که با یکدیگر دوست می شوند به طور گروهی اوقات زیادی را در کنار هم می گذرانند. البته این بدان معنا نیست که در میان پسران دوستی ماهیت ضعیفتری داشته باشد. دختران با دوستان نزدیک خود اطلاعات بیشتری را رد و بدل می کنند، در حالی که پسران نوجوان با دوستان خود بیشتر به فعالیت های اجتماعی ـ ورزشی می پردازند.

روی هم رفته، می توان گفت که دوستی در این سنین فرآیندی ظریف و حساس است و بسیاری از نوجوانان، در خلال کسب استقلال از والدین و هویت یابی خود، شدیداً به دوستان نزدیک نیاز دارند.

معیارهای پذیرش همسالان:

1) وضعیت ظاهری؛ اغلب مردم زیبایی را ناچیز نمی انگارند تا آنجا که جاذبه ظاهری، نقش مهمی در ارزیابی و عکس العمل کودکان و بزرگسالان دارد.

2) سن؛ مشاهده کودکان شش فرهنگ از سه قاره نشان می دهد که به طور کلی همه کودکان نقش های گوناگون همسالان را درک می کنند. کودکانی که مشکلات عاطفی و اجتماعی دارند، ممکن است از گروه همسال خود رانده شوند، ولی همین کودکان خیلی آسانتر مورد پذیرش کودکان خردسال قرار می گیرند. بنابراین ، کنش متقابل با همسالان کوچکتر می تواند نقش درمانی داشته باشد.

3) جنس؛ جنس کودک تأثیر آشکاری بر شکل گیری دوستی او دارد. حتی در سالهای پیش از دبستان همسالان همجنس ترجیح می دهند که با یکدیگر بازی کنند و این تمایل در سراسر سالهای مدرسه ابتدایی افزایش می یابد و فقط در اوایل نوجوانی است که این الگو تغییر می کند.

4) مهارت های اجتماعی؛ مانند تقویت رفتارهای دیگران و توانایی در برقراری کنش متقابلِ مؤثر و ارتباط مفید، در پذیرش اجتماعی، نقش مهمی دارد.

5) رفتار والدین؛ والدین نقش مهمی در تسهیل کنش متقابل همسالان بازی می کنند. کودک ممکن است نزد آنها مهارتهایی را کسب کند که در کنش متقابل با دیگر کودکان مؤثر باشد. بسیاری از کودکان به این دلیل با هم دوست می شوند که والدین آنها باهم آشنا هستند.

6)شیوه های فرزند پروری: کودکانی که در خانواده های قاطع و اطمینان بخش رشد می کنند، نه تنها با والدین و بزرگسالان رابطه ای مطلوب  دارند، بلکه با همسالان خود نیز از رابطه به نسبت خوبی برخوردارند. برعکس، کودکانی که در خانواده های سهل گیر بزرگ می شوند.

7)هوش: بررسی های موجود حاکی از این است که کودکان باهوشتر در میان همسالان از محبوبیت بیشتری برخوردارند.

8)نام: حتی نام شخصی کودکان ممکن است عاملی در محبوبیت یا عدم محبوبیت آنان باشد. نام های غیرمعمول و مضحک در بسیاری از موارد منجر به عدم محبوبیت و حتی تمسخر فرد می شود؛ در مجموع کودکانی که نام های معمولی رایج دارند از روابط بهتری برخوردارند

فوائد ارتباط با همسالان

– آنان برای همدیگر احساس امنیت عاطفی و حمایت فراهم می كنند.

– آنها می توانند الگوی همدیگر قرار گیرند. برای الگو قرار گرفتن و تقویت رفتارهای یكدیگر، امكان دارد همسالان اعمالی را تقویت كنند كه با ارزش های بزرگترها هماهنگ باشد یا برعكس.

– آنان در بسیاری موارد، برای همدیگر حكم معیارهای بهنجاری پیدا می كنند كه موفقیت و شكست را می توان نسبت به آنها سنجید.

– آنان به اشكال رسمی و غیر رسمی مهارت های اجتماعی بسیاری را به هم می آموزند.

– در بازی و بحث، آنان به یكدیگر فرصت تمرین ابراز وجود داده، نقش ها و رفتارهای گوناگون را برای هم تشریح می كنند.

– همسالان با حمایت خود می توانند از شدت وابستگی دوستانشان به خانواده بكاهند.

– آنان می توانند از فشار اجتماعی كه بزرگ ترها به آنها تحمیل می كنند بكاهند و در برخی موارد ، یكدیگر را در مقابل تهدید و اجبار بزرگ ترها حمایت كنند(مجله امین،خیزی).

– بسیاری از همسالان در روابط اجتماعی، رفتار یکدیگر را از طریق تقویت و تنبیه تعدیل می کنند؛ مثلاً اگر کودک یا نوجوانان رفتارهایی متناقض با هویت جنسی مناسب در جامعه داشته باشند، از طرف همسالان مورد سرزنش و تمسخر قرار می گیرند، و طبیعتاً برای گریز از چنین وضعیتی، الگوی رفتاری خو را براساس ملاک های متناسب با فرهنگ تغییر می دهند.

– همسالان برای یکدیگر الگوهای اجتماعی محسوب می شوند، به طوری که از طریق یادگیری مشاهده ای از رفتارهای یکدیگر تقلید می کنند؛

هدف و ارتباط با همسالان:

اخیرا محققان ،چشم اندازشان را از اهداف پیشرفت[1] در فرایندهای اجتماعی که شامل اهداف پیشرفت پروسه های اجتماعی(کاپلان[2]2004،ونتزل[3]1999و2005) ،مسئولیت اجتماعی دانش آموزان ،حس تعلق آنها به مدرسه و روابط همسالان را گسترانیده اند(اریف پارمنگارا لیم[4]،2008).

این مطالعات نشان داد که با تمركز روي هدف والا و يادگيري ، دانش آموزان هدف محور علاقه داشتند با دوستانشان همكاري  كنند و اصلا برايشان مهم نيست كه دوستانشان داراي چه موقعيت اجتماعي هستند ، بخصوص وقتي كه اين همكاري به درك  آنها از شركت مثبت در رسيدن به اهدافشان و يادگيري شان است.در مقابل دانش آموزان داراي هدف عملكردي برايشان حائز اهميت است كه با دانش آموزاني همكاري كنند كه دارا ي موقعيت اجتماعي بالايي بوده و در حد خودشان باشند.زيرا علاقمند هستند با افراد خارج از گروه نيز تعاملاتي داشته باشند..اين گونه ارتباط دانش آموزان با ديگران بسيار حياتي است ،چون اين امريكي از نشانه هاي رقابت  و انطباق اجتماعي است(ونتزل،2005).بنا بر تجارب اين پژوهش ،پيش بيني مي شود كه انتخاب يك هدف والا به يك ارتباط خوب منجر خواهد شد.

بالعكس ، كسانيكه هدف عملكردي-اجتنابي[5] دارند،در مدرسه كمتر تطابق داشته و ارتباط برقرار مي نمايند.و اين ما را به اين سمت مي برد كه براي بهبود دنياي و روابط اجتماعي اينگونه دانش آموزان برنامه ريزي داشته و در روابط دوستانه شان به انتخابهاي درستي برسند.

اين مسئله با توجه به جنبه اجتماعي كلاس ،ادبيات يك رابطه مثبت بين كيفيت رابطه  همسالان و عملكرد در مدرسه را برقرار نموده است(بدون درنظر گرفتن شدت ،نزديكي و.. در اين رابطه ها)

ليم و همكاران در مطالعات خود مدلي را ارائه دادند كه در آن نشان داده شد بكارگيري هدف عملكردي پيش بيني كننده خوبي ومثبتي در رابطه با يادگيري  عميق و رابطه دانش آموزان با همسالانشان مي باشد.

اين دانش آموزان به احتمال بيشتردوستاني را انتخاب مي كنند كه پرتوان بوده و بتوانند به آنها كمك كنند ،و به احتمال كمتري با همكلاسي هايي كه فكر مي كنند آنها را از نشان دادن توان خودشان بازداري مي كنند،ارتباط برقرار مي كنند.

بنابر اين  دانش آموزان داراي هدف عملكردي ،قبل ازآغاز تعامل با همكلاسيهاي خود ممكنست در يك فرايند مقايسه اجتماعي ،طبق بندي اجتماعي و انتخاب اجتماعي وارد شوند(تيلور[6] و مقدم[7]،1994).

رویهم رفته,تحقیقات ما نشان می دهد الگوی ارتباطی بین تطابق اهداف و روابط اجتماعی وجود دارد.ما معتقدیم که مطالعات بیشتری برای رسیدن به نتیجه گیری محکم تر جهت پیامدهای تطبیقی هر نوع تعامل بین اهداف و ارتباطات اجتماعی لازم است.

درباره ترم آخر

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *