هدف: بررسی وضعیت ﺗﺠﺎرب ادراﻛﻲ ﻏﻴﺮﻋﺎدي (ﺗﻔﻜﺮ ﺳﺤﺮآﻣﻴز) در افراد
تعداد سوال: 16
شیوه نمره گذاری و تفسیر: دارد
روایی و پایایی: دارد
منبع: دارد
نوع فایل: word 2007
همین الان دانلود کنید
قیمت: فقط 2000 تومان
پرسشنامه ﺗﺠﺎرب ادراکی غیرعادی (ﺗﻔﻜﺮ سحرآمیز)
ادراک (به انگلیسی: Perception) عبارت است از فرایند پیچیده آگاهی یافتن از اطلاعات حسی و فهم آنها.[۱] همچنین، ادراک، فرایندی است که افراد، به وسیله آن، پنداشتها و برداشتهایی را که از محیط خود دارند، تنظیم و تفسیر می کنند و بدین وسیله، به آنها، معنی می دهند. ولی، ادراک می تواند که با واقعیت عینی، بسیار متفاوت باشد. غالباً، افراد از امری واحد، برداشتهای متفاوتی دارند. می توان گفت که رفتار مردم، به نوع ادراک، پنداشت یا برداشت آنها (و نه واقعیت) بستگی دارد.
برای شکل دادن و گاهی، ارائه تعریف از ادراک، عوامل متعددی دست اندر کار هستند. این عوامل، می توانند که در:
- شخص ادراک کننده
- موضوع مورد ادراک
- محتوای موقعیت مورد بحث
وجود داشته باشند.
برخی از ویژگی های شخصی، مانند نگرش، انگیزش، علاقه، تجربه گذشته و انتظارهای شخص، بر نوع پنداشت یا ادراک او اثر می گذارند.
احساس، را انتقال پیام عصبی به طرف کورتکس حسی، می نامیم. اما، ادراک، از ترکیب اطلاعات حسی با مکانیزم تفکر بوجود می آید. اگر اطلاعات حسی، بطور مستقیم، به عضلات و غدد منتقل شود، رفتار فرد، مبتنی بر حس خواهد بود که ادراک محسوب نمیشود. اما، اگر اطلاعات حسی، به مراکز عالی قشر مغز (کورتکس) انتقال یابد، ادراک بوجود می آید و رفتار فرد، تحت حاکمیت اطلاعات حسی و فرایندهای قشر خارجی مغز قرار می گیرد.
احساس و ادراک، از دیدگاه فیزیولوژیک، دو فرایند متفاوت هستند. یک تحرک حسی معین، میتواند که ادراک های کاملاً متفاوتی تولید کند و تحریکهای حسی متفاوت، میتوانند که به ادراک واحدی منجر شوند. کلیه اطلاعات فیزیولوژیک، نشان میدهد که یک تحرک معین همیشه فعالیت معینی در کورتکس حسی تولید میکند، اما واقعیتها به طور آشکار، نشان میدهند که همان تحریک الزاماً ادراک معین به دنبال نمیآورد به عبارت دیگر یک تحریک معین میتواند ادراکهای متفاوت ایجاد کند.
آگاهی از معنا و اهمیت محرکی حسی، به ویژه که توسط تجربیات، دانش، افکار و هیجانات فرد، تعدیل می شود.
فاهمه منظور از فاهمه یا ادراک از نظر کانت درک محسوسات است که از نظر او (کانت)زمان و مکان دو عنصر نامحدود فطری انسان در شکل گیری مقتضیات نقش مهمی دارند یعنی اگر بخواهم بیشتر شرح دهم کانت معتقد است که قوانین ترافرازنده روی طبقه ها(طبقه مفاهیم)ناب ارسطویی تاثیر میگذارند و بعد هم در شرایطی که این طبقه مفاهیم ناب به وجود میاورند قوه خیال انسان صحنه هایی را بازتولید میکند و بعد هم توسط فاهمه انسان به ادراک حسی میرسد که همه این سلسله تشکیل صور مجاز توسط اصول “خرد ناب ” ایجاد میشود و در ادامه خرد ناب مورد نقد کانت قرار میگیرد و او با مدارکی ارائه میدهد بیان میدارد که خرد ناب دائماً در حال فریب دادن انسان میگردد.