مرجع دانلود پرسشنامه و ابزار استاندارد در تمامی رشته ها,طراحی پرسشنامه

ترم آخر

آزمون,طراحی پرسشنامه,روانشناسی,مدیریت,پرسشنامه استاندارد,پرسشنامه رایگان,مشاوره آماری ,سایت پرسشنامه,نرم افزار رایگان روانشناسی,سفارش

خانه / فروشگاه / پرسشنامه / پرسشنامه فرسودگی تحصیلی مسلش – نسخه دانشجویان

پرسشنامه فرسودگی تحصیلی مسلش – نسخه دانشجویان

هدف:‌ بررسی فرسودگی تحصیلی در دانشجویان (از ابعاد عاطفی، شک و بدبینی، خودکارآمدی تحصیلی)
تعداد سوال: 15
تعداد بعد: 3
شیوه نمره گذاری و تفسیر نتایج: دارد
روایی و پایایی: دارد

نکته: این پرسشنامه قابل تعمیم به دانش آموزان دبیرستانی نیز می باشد.

منبع: رستمی، زینب، عابدی، محمدرضا، بی شوفلی، ویلمار، (1390)، هنجاریابی مقیاس فرسودگی تحصیلی مسلش در دانشجویان زن دانشگاه اصفهان.  رویکردهای آموزشی نوین، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه اصفهان، سال ششم، شناره 1، شماره پیاپی 13.
– Maslach, C., Jackson, S. E. (1981). The measurement of experienced burnout. Journal of Occupational Behavior, 2, 99113.

همین الان دانلود کنید

قیمت: فقط 2700 تومان

خرید فایل

Desc (1)

پرسشنامه فرسودگی تحصیلی مسلش – نسخه دانشجویان

فرسودگی تحصیلی چیست؟

  متغیر فرسودگی به موقعیتها و بافتهای آموزشی گسترش پیدا کرده که از آن با عنوان فرسودگی تحصیلی[1] نام برده می شود.(سالملا-آرو[2] و همکاران،2008؛ به نقل از نعامی،1388) فرسودگی تحصیلی در میان دانشجویان دانشکده(کالج)، اشاره به احساس خستگی به خاطر تقاضاها و الزامات تحصیل(خستگی)، داشتن یک حس بدبینانه و بدون علاقه به تکالیف درسی فرد(بی علاقگی)، و احساس عدم شایستگی به عنوان یک دانشجو(کارامدی پایین) دارد(شائوفلی و همکاران،2002a؛به نقل از ژانگ[3] و همکاران،2007). می توان گفت که موقعیتهای آموزشی به عنوان محل کار فراگیران محسوب می شود، اگرچه فراگیران در موقعیتهای آموزشی به عنوان کارمند، کار نمیکنند یا شغل خاصی در آنجا ندارند، اما از دیدگاه روانشناختی، فعالیتهای آموزشی و درسی آنها را می توان به عنوان یک “کار” در نظر گرفت(سالملا-آرو،2008؛به نقل از نعامی،1388) آنها در کلاس حضور پیدا می کنند و مجموعه تکالیفی را برای موفقیت در امتحانات و کسب نمره قبولی انجام می دهند.

مبانی نظری فرسودگی

به طور مرسوم فرسودگی به عنوان یک سندرم سه بعدی مورد توجه قرار می گیرد (خستگی هیجانی[1]، زوال شخصیت[2] وتمامیت فردی کاهش یافته[3]) که با سیاهه فرسودگی ماسلاخ (MBI – HSS) مورد اندازه گیری قرار می گیرد(ماسلاخ و جکسون[4]،1981).

خستگی هیجانی که اشاره به احساس خالی شدن وتهی شدن ازمنابع هیجانی فرد دارد به عنوان مولفه ی استرس فردی احساسی سندرم مورد ملاحظه قرار می گیرد.

زوال شخصیت اشاره به پاسخهای منفی بدبینانه یا بیش از حد با بی رغبتی به سایر افراد درمحل کار دارد که مولفه ی بین فردی فرسودگی را نشان می دهد. بالاخره تمامیت فردی کاهش یافته اشاره به احساس کاستی در شایستگی ومیزان باروری و حس کارآیی پایین فرد دارد که مولفه ی خود ارزیابی فرسودگی را شامل می شود(ماسلاخ ،1998).

تاکنون بیش از 1000 مطالعه و تحقیق برای سنجش فرسودگی MBI را به کار برده اند به گونه ای کهMBI می تواند به عنوان ” معیار طلایی[5]” برای اندازه گیری سازه مورد توجه قرار گیرد (شائوفلی وانزمن[6]، 1998).

خاستگاه نظریه فرسودگی

اولین استفاده “فرسودگی” در رمان”یک مورد فرسوده[7]”(گرین[8] ، 1961 ) رخ داد . طبق نظر یکی از کارشناسان نیویورک تایمز، این رمان یک معمار خسته وجدا شده را مد نظر قرار داده که انگیزش خود برای کار کردن را از دست داده است . به این خاطر که نشانگانی چون ناتوانی در خندیدن یا رنج بردن ، سلامت های جسمانی از معصومیت را به وجود نیاورده بود ، مفهوم لفظی فرسودگی در رمان به عنوان یک خطر شغلی (در حیطه کاری) درک نمی شد (ماسلاخ و لیتر[9] 1997 )

اصطلاح فرسودگی نخست در یک نمایشنامه ی آکادمیک توسط فریودنبرگر([10] (1974 اینگونه معرفی شد : “شکست خوردن ، فرسوده شدن یا خسته شدن به وسیله ی صرف انرژی ، قدرت یا منابع زیاد”.

مفهوم فرسودگی با توسعه ی سیاهه ی فرسودگی ماسلاخ[11] عمومی تر شد (ماسلاخ و جکسون ، 1981 ) .تحقیق بر روی فرسودگی عمدتا” متمرکز بر افراد در گروههای حرفه ای متنوعی نظیر کارمندان خدمات انسانی ، معلمان ، پرستاران وروانشناسان بود . اگرچه چندین پژوهش فرسودگی در بین معاونان محلی دانشکده صورت گرفت ، تحقیقات کمی در رابطه با فرسودگی در بین دانشجویان دانشکده به طورکلی صورت گرفته است.

در اوایل فرسودگی توجه علمی کمی را به دست آورده بود . به گونه ای که “روانشناسی گذرا[12] ” (ماسلاخ وهمکاران، 2001)، “هوس زودگذر[13]” (فاربر[14]، 2000) ، و ” زبان قلنبه سلنبه[15] ” (شواب[16] ، 1983) انگاشته می شد.

طبق نظر پژوهشگران اولیه ی نظریه ی فرسودگی (فاربر، 1984 ؛ ماسلاخ، 1976 ؛ ماسلاخ وجکسون، 1981 ). فرسودگی به خاطر کارهای پیشگام فریودنبرگر (1974) ، روانپزشکی که سلامت کارکنانی را که حین تمایل نشان دادن به داده های اعتیاد آور دلسرد می شدند را مورد آزمایش قرار داد ، به تدریج به عنوان پدیده ای که ارزش تحقیق را دارد پدیدار شد (فاربر ، 1991 )

کوردز و داگرتی[17] (1993 ) در حین شناسایی کار اولیه ی فریودنبرگر ، مطالعات او را با عنوان کیفی متمایز کردند که مطالعه ی تجربی فرسودگی از دهه ی 1980 با کار محققانی چون ایوانیچی[18] ، شواب ، ماسلاخ و جکسون شروع شد.

تفاوت دیگر کار فریودنبرگر در مورد فرسودگی با کار سایرین باور فریودنبرگر بود (1980) بود که کارکنان زمانی که با خستگی هیجانی مواجه می شوند سخت تر کار می کنند. در مقابل ماسلاخ و پینز[19] (1977 ) وماسلاخ وجکسون (1981 ) مخالف این عقیده را یافتند که با نام بدترشدن بهره وری کاری شناخته میشود. باور بدتر شدن کیفیت کار درطی چند دهه تا زمان حاضر تداوم یافت (اورز[20] و همکاران ، 2002 ؛ شواب ، 1983 ؛ ماسلاخ وهمکاران ، 1996 ؛ تاریس و همکاران ، 2004 ) .

در حالیکه تحقیقات اولیه ی فرسودگی بر مشاغل مراقبتی نظیر پرستاری متمرکز بود (فاربر ،a2000؛ ماسلاخ وجکسون ، 1981 ؛ ماسلاخ و همکاران ، 2001) ، معلمان به سرعت به عنوان گروه مراقبتی که به سادگی با پدیده فرسودگی تشخیصند درآمدند . (فاربر ، 1991) .

با تداوم بررسیها در رابطه با فرسودگی، محققان (فاربر ، 1984 ؛ گلد[21] ، 1984 ؛ گلد وباچلر[22] ، 1988؛ ماسلاخ و پنیز ، 1977) مسائل ومشکلات متنوع مرتبط با فرسودگی معلمان را شناسایی کردند .گلد (1985 ) آنها را بر شمرد : ” رفتار مخرب ، فقدان علاقه ی دانش آموزان به کارها و تکالیفشان ، برنامه های جدید ، آزمون پاسخگویی ، و کاغذ بازی وتشریفات اداری مفرط . این فهرست بی پایان بود ” . یافته های گلد در سال 1985 نشان داد که آزمون پاسخگویی ابتدا به عنوان یک مساله ی مرتبط با فرسودگی معلمان تشخیص داده شد، سندرم روانشناختی که نشانگانش اکنون مورد بازنگری قرار گرفته شواهد تجربی جمع آوری شده نشان می دهند که فرسودگی فرایندی که به تدریج در طی زمان ایجاد میشود. (لیتر، 1993 ؛ ماسلاخ ولیتر ، 1997 ؛ شائوفلی وانزمن ، 1988 )
نخستین مرحله با عدم تعادل بین منابع و تقاضاها توصیف می شود . (استرس ) .

در حرفه های خدمات انسانی ، استرس قابل توجهی معلول روابط سخت هیجانی با دریافت کنندگان (یعنی همکاران ، بیماران ، مراجعان ، یا زندانی ) است که سرانجام ممکن است به تخلیه ی هیجانی فرد منجر شود . سپس ، مجموعه ای از نگرش ها و رفتارهای منفی ایجاد می شوند ، نظیر تمایل به رفتار مجزا و جدا با دریافت کنندگان و فشی مکانیکی وسرد یا دیدی بدبینانه به خشنودی ارضای نیازهای فردی اساسا این نگرشها و رفتارهای منفی که تشکیل دهنده ی مولفه ی فردیک زدایی فرسودگی هستند ، به عنوان سازوکارهای سازگاری دفاعی مورد توجه قرار می گیرند .

به خاطر کاهش دادن خستگی هیجانی ، داوطلب فرسودگی یک فاصله ی روانشناختی را در تلاش برای حمایت خود در برابر محیط اجتماعی فشارزا ایجاد می کند . اما ، این یک راهبرد ناکافی سازگاری است که استرس را بیش از آنکه کاهش دهد افزایش می دهد زیرا این راهبرد رابطه با دریافت کننده (طرف مقابل ) را تقلیل داده و مشکلات بین فردی را افزایش می دهد؛ درنتیجه ، فرد (متخصص) در دستیابی به اهدافش کمک اثربخش است به گونه ای که موفقیت شخصی کاهش یافته واحساس بی لیاقتی وتردید نسبت به خود ممکن است ایجاد شود . چنین مفهومی از موفقیت تقلیل یافته به عنوان سومین مولفه ی سندرم فرسودگی به حساب می آید . به روشی تقریبا مشابه ، فرسودگی به عنوان فرآیند سرخوردگی افزایش توصیف شده است : ” فقدان پیش رونده ی ایده آلیسم انرژی وهدفی که به وسیله ی افراد در نتیجه ی شرایط کاریشان درکمک به مشاغلشان تجربه می شود” ( ادلویچ وبرودسکی[23] ، 1980 ) .

انتظارات آرمان گرایانه ی اولیه و آرزوهای اصیل به عنوان منابع ایجاد کننده ی ناکامی بعدی و بنابراین به عنوان علل اصلی فرسودگی به حساب می آیند . ادلویچ وبرودسکی در مدل سرخوردگی پیشرونده ی خود ، چهار مرحله را تشخیص وتمیز می دهند : 1- شورواشتیاق[24] 2 – رکود[25] 3 – ناکامی[26] و 4 – بی علاقگی[27] . طبق نظر پژوهشگران حیطه ی فرسودگی ( فاربر، 1991 ؛ ماسلاخ ، 1976 ؛ ماسلاخ وجکسون ، 1981 ؛ ماسلاخ وپنیز ، 1977 ) ، فرسودگی مانع عملکرد شغلی می شود .
فرسودگی نمایانگر ” شاخص نابسامانی بین آنچه افراد هستند وآنچه که آنها باید انجام بدهند است ، ….عارضه ای که به تدریج و پیوسته درطی زمان رشد می کند ، وافراد را در مارپیچی نزولی قرار می دهد که بهبود آن دشوار است. ” (ماسلاخ ولیتر ، 1997 ) .

علائم فرسودگی

مروری برادبیات فرسودگی بسیاری از علائم همراه با فرسودگی را آشکار می سازد : (الف) احساس بی اهمیتی ، بیهودگی یا خستگی وکوفتگی (فاربر ، a2000 ؛ پنیز وماسلاخ ، 2002 ) ؛ (ب) احساس درماندگی ، تحلیل رفتن جسمانی وتخلیه هیجانی شدن (گلد ، 1984 ) ؛ (پ) کنارکشیدن و مسئولیت کمتر؛ و (ت) بی حسی عاطفی، حس تقلیل یافته ی موفقیت شخصی، وخود ارزیابی منفی(کوردز وداگرتی، 1993 ؛ فریدمن[28]، 2000 ). یک مطالعه اولیه درباره ی فرسودگی معلمان گزارش داد که معلمان فرسوده خودشان را” پوچ ، سرد وبی تفاوت ، هدررفته ، ناامید واستفاده شده “توصیف کردند (گلد، 1985). پژوهش گلد فرسودگی را به عنوان “حاصل نهایی استرس[29]” توصیف کرد. ماسلاخ ولیتر (1997) مشکلات جسمانی همراه با فرسودگی راهم توصیف کردند ، به طورمثال ، “سردرد ، بیماری معده وروده ، وفشارخون بالا “.

گرچه کارهای بنیادی سلیه روی نظریه ی استرس ، استرس را به عنوان اثر عمده بر چنین مسائل جسمانی تشخیص داد ، تشابه بین علائم استرس وفرسودگی لزوما این علائم را برابر نمی داند : پیشینه ها اغلب ” استرس ” و ” فرسودگی ” را با هم مشتبه می کنند یا برابر می دانند . گرچه این دو مفهوم مشابه هستند ، اما یکی نیستند . استرس ممکن است هم اثرات مثبت داشته باشد وهم اثرات منفی؛ در واقع مقدار معینی استرس برای برانگیختن عمل لازم است .

فریدمن (1995 ) بیان کرد که فرسودگی با استرس متفاوت است به گونه ای که فرسودگی نتیجه ی یک “استرس بی واسطه ” است. دیگر پژوهشگران حیطه ی فرسودگی (ماسلاخ وهمکاران ، 1996 ) فرسودگی و استرس را بیشتر با توصیف چگونگی آشکار شدن آنها در محیط کار تمایز داده اند . در حالیکه استرس حرفه ای (شغلی ) در مقابل معنی عمومی رفاه و آرامش است ، فرسودگی حرفه ای این چنین نیست . همچنین برخی بیان کردند که استرس تجربه ای از هیجانات ، ناکامی یا پرخاشگری ناخوشایند است در حالیکه فرسودگی نتیجه ی ” استرس ادامه دار است که عمدتا با خستگی جسمانی ، هیجانی وحالتی (نگرشی ) توصیف می شود .”

سوای توجه به تفاوتهای بین فرسودگی واسترس ، چرنیس[30] (1980 ) شباهتهای بین دو سندرم را تشخیص داد وبیان کرد که نه فرسودگی ونه استرس ، در صورت رخ دادن ، لزوما کلی ودائمی نیستند . فاربر (1991 ) با مشاهده ی این پدیده که استرس می تواند مثبت یا منفی باشد ، درحالیکه فرسودگی عمدتا ومنحصرا منفی است ، بینش بیشتری دردرک تفاوتهای بین استرس و فرسودگی به ما داد.

آشکارترین تمایز بین استرس و فرسودگی شامل جنبه های چند بعدی پدیده ی فرسودگی است (ماسلاخ و جکسون ، 1981 ؛ ماسلاخ و همکاران ، 2001 ) که با موارد زیر آشکارمی شود : 1 – خستگی هیجانی 2– فردیت زدایی و 3- موفقیت شخصی تقلیل یافته که به آن ناکارایی یا ناکارآمدی نیز می گویند(ماسلاخ ولیتر ، 1997).

درباره ترم آخر

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *