هدف: ارزیابی کیفیت رابطه زناشویی با روابط دو نفری مشابه آن.
تعداد سوال: 32
روش نمره گذاری و تفسیر نتایج: دارد
روایی و پایایی: دارد
منبع: ثنایی، باقر و همکاران.مقیاس های سنجش خانواده و ازدواج.انتشارارت بعثت 1387
همین الان دانلود کنید
قیمت: فقط 2400 تومان
پرسشنامه سازگاری زن و شوهر
از جمله مسايل مهم خانواده ها آن است که چگونه مي توان از سستي روابط، نزاع، و درگيري بين زن و شوهر جلوگيري کرد. در اين زمينه، مطالب بسياري قابل طرح است و شايد يکي از مهمترين آن ها آن است که: زمينه ها و عوامل گرمي روابط زن و شوهر و در نتيجه سازگاري آن ها با يکديگر کدامند؟ دانستن اين عوامل مي تواند خانواده ها را از بسياري از مشکلات در روابط بين زوجين رهايي بخشد و بنيان خانواده ها را مستحکم نمايد. در زير برخي از مهمترين اين عوامل مي پردازيم:
1. هم کفو بودن
يکي از مهمترين عوامل سازگاري زن و شوهر، همتا و مناسب هم بودن مي باشد که در اصطلاح «کفو» ناميده مي شود. زن و شوهر اگر در شرافت خانوادگي، ثروت، سن، سطح دانش و تحصيلات، علاقه ها و اهداف، دينداري و تقيد به ضوابط اسلامي و نوع زندگي خانوادگي، تناسب و هماهنگي، داشته باشند مشکلاتشان کمتر بوده و به تفاهم مي رسند. اسلام نيز به کفو بودن زوجين توصيه نموده است. رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود: «زن و مرد همتا و کفو را به ازدواج يکديگر در آوريد و با کفو خود ازدواج کنيد.»[1]
مشکلات هم کفو نبودن همسران
اما ا گر همسران در اين جهات، نامتناسب و متفاوت باشند، غالبا در زندگي با مشکلات و ناسازگاري ها و تنش ها و عدم همکاري ها و ناراحتي ها مواجه خواهند شد. مثلا اگر يکي از آن ها از خانواده هاي ديندار و مقيد به ارزش ها و ديگري از خانواده هاي لاابالي يا کم تقيد باشد در زندگي آينده غالبا با مشکلاتي جدي رو به رو خواهند شد. و همچنين اگر يکي اهل مطالعه و تحقيق و ديگري اهل تفريح و تجمل و شب نشيني، يا يکي داراي تحصيلت عالي و ديگري کم سواد باشد يا يکي از آن ها از خانواده هاي ثروتمند و تجمل گرا و ديگري از خانواده هاي تهيدست و ساده باشد يا يکي از آن ها داراي فرهنگ و آدابي ويژه و ديگري با فرهنگ و طرز تفکري ديگر باشد غالبا با مشکلاتي کم و يا زياد مواجه مي شوند و همکاري و هم فکري و تعاون لازم را ندارند.[2]
زن و شوهري که هم کفو نيستند چه کار کنند؟
اگر در ازدواجي، مسئله کفايت زن و شوهر رعايت نشده باشد:
1. آن ها بايد سعي کنند اختلافات خود را کم کنند و با عمل به وظايف در چارچوب شرع از سردي روابط جلوگيري نمايند. در هر يکي از اين موارد بايد راهي متناسب با آن را جهت جلوگيري از اختلافات و سردي روابط برگزيد. زيرا که هيچ کدام از موارد عدم کفايت، لزوماً باعث نزاع و درگيري نيستند.
2. اگر زن و شوهر در سطح دانش و تحصيلات، اختلاف زيادي دارند، فرد تحصيل کرده بايد علاوه بر صبر و تحمل به همسر خود در کسب دانش و تحصيلات کمک نمايد و بدين طريق اختلاف آن ها کم مي شود.
3. اگر زن و شوهر در ميزان دينداري و تقيد به موازين اسلامي تفاوت دارند، بايستي همسر متدين علاوه بر امر به معروف و نهي از منکر (به روش صحيح) تا حد امکان بر عدم تقيد ديني همسر صبور باشد. در حالي که مواظب است بي تقيدي همسرش، بر او تأثير سوء نگذارد.
4. اگر زوجين در علايق و سليقه ها با يکديگر متفاوتند، اولا آن ها بايد علايق و سليقه هاي همسر را بشناسند و سعي نمايند تا حد امکان آن ها را رعايت کنند. مثلا اگر فرد مي داند که همسرش علاقه شديدي به تماشاي مسابقه فوتبال از تلويزيون دارد سعي کند هنگامي که او مشغول تماشاي مسابق است کانال را عوض نکند و از تماشاي برنامه دل خواه خود چشم بپوشد.
5. همين مطلب درباره اختلاف فرهنگي زن و شوهر ها نيز صادق است. زن و شوهر بايد آداب و رسوم فرهنگي يکديگر را بدانند و به آداب و رسوم همسر خود احترام بگذارند و آن ها را رعايت کنند و درست نيست که آن ها را مسخره کرده، نسبت به آن ها بي اعتنا باشند.