هدف: بررسی باورهای غیر منطقی و خرده مقیاس های آن در افراد
تعداد سوال: 100
شیوه نمره گذاری و تفسیرکامل نتایج: دارد
روایی و پایایی: دارد
منبع: ساعتچی، محمود . کامکاری، کامبیز، عسکریان، مهناز . آزمونهای روان شناختی . نشر ویرایش . 1389
همین الان دانلود کنید
قیمت: فقط 2900 تومان
پرسشنامه باورهای غیر منطقی جونز (100 ماده ای)
به اعتقاد الیس هیچ رویدادی به خودی خود نمی تواند در انسان ایجاد آشفتگی کند، زیرا همه رویدادها در ذهن تعبیر و تفسیر می شوند، بنابراین اختلالات هیجانی و ناسازگاریهای اجتماعی ریشه در افکار و باورهای ناکارآمد ذهنی دارد(رابینز 1374) . به عنوان مثال فرض کنید در یک مجتمع تجاری شلوغ آتش سوزی اتفاق بیافتد، به تعداد انسانهایی که در آن مرکز هستند واکنش متفاوت ایجاد می شود. برای یک نفر ترس شدید ایجاد شده و مدتها دچار استرس پس از سانحه می گردد، یک نفر به علت اضطراب شدید دچار ایست قلبی می شود، یک نفر مسئولیت انتقال افراد را به خارج از مرکز تجاری به عهده می گیرد یعنی راهی برای نمایاندن توانایی خود پیدا می کند. یک نفر شدید عصبی می شود و موجبات صدمه دیگران را فراهم می کند و چه بسا در این آشفته بازار باشند افرادی که با تلفنهای همراه خود از صحنه آتش سوزی فیلم می گیرند و در شبکه های اجتماعی جوک می سازند و بسیاری واکنش دیگر، چرا این میزان تنوع در واکنش ما وجود دارد. از نظر روانشناسان واکنش ما بسته به تجربه های پیشین و باورها و اعتقادات ماست . اکنون چند باور غیر منطقی را با مثال برای شما شرح می دهم.
باور غیر منطقی شماره 1- توقع تایید دیگران: اینکه توقع داشته باشیم مدام از نزدیکان و دوستان خود تایید شویم و عشق دریافت کنیم. راهکار پیشنهادی این هست که تاکید را از روی تایید برداریم. مثلا بجای اینکه بگوییم من باید تایید همسر یا پدر مادرم رو بدست بیاورم بگوییم بهتر است تایید انها را هم داشته باشم. این تاکید بر روی تایید نزدیکان میتواند اساس اختلافات زناشویی هم باشد. خانمی که انتظار دارد همسرش پس از صرف غذا از او همیشه خیلی خیلی تشکر کند یا مردی که انتظار داشته باشد برای کار خارج از منزل مورد قدردانی شدید و هر روزه همسرش قرار بگیرد. منظور قدردانی معمولی و عادی نیست منظور تمایل به تکرار قدردانی و پافشاری بر ادامه ان است.
باور غیر منطقی شماره 2- انتظار بیش از حد از خود: این باور که به همه ثابت کنم آدم با کفایت و توانمند ودر حال پیشرفتی هستم. باید این دید را پذیرفت که انسانهایی هستیم با توانمندیها و محدودیتهای مخصوص خودمان. باید توانمندیها و محدودیتهای خودمان را بشناسیم و بر اساس ان برای زندگیمان اهداف مشخص تنظیم کنیم. این تفکر که من باید بهترین باشم ایجاد اضطراب میکند و تولید تمایل وسواسگونه به پیشرفت در حدی که آرامش خود و اطرافیانمان را از بین می برد. بپذیریم اگر قرار است پیشرفت کنیم برای بهبود وضع زندگی و ایجاد آرامش برای خودمان و عزیزانمان است. ما انسانهایی هستیم با توانمندی معلوم و هنر ما این است از توان خودمان در زمینه بهتر زندگی کردن استفاده کنیم. همه ما نقاط ضعفی داریم این نقاط را بشناسیم سعی کنیم با توجه به توانمندیمان انها را رفع کنیم یا بهبود ببخشیم، به بیان ساده دلیلی ندارد انسانی همه فن حریف باشد.
باور غیر منطقی شماره 3- واکنش عاجزانه به ناکامی: این باور که اگر امور مطابق میل نباشد، بسیار بد و ناخوشایند و فاجعه آمیز خواهد بود. مثلا فردی را در نظر بگیرید در مصاحبه شغلی موفق نمی شود، می تواند این عدم موفقیت را فاجعه ای جبران ناپذیر بداند به کلی ناامید شود و برای همیشه دست از تلاش بکشد. تفکر جایگزین این است که شکست را فاجعه آمیز برآورد نکنیم و بپذیریم شکست می تواند پیش نیاز پیروزیهای آینده باشد چرا که از اشتباهات درس بگیریم یا توانمندی پیشین خود را بهبود بخشیده یا توانمندی جدید کسب کنیم.
باور غیر منطقی شماره4- بی مسئولیتی عاطفی: این باور که پریشانیها ، مشکلات هیجانی به علت فشارهای بیرونی ایجاد شده و ما نقش کمی در کنترل یا تغییر احساسات خود داریم. شاید زیاد شنیده باشیم از افرادی که در عصبانیت کاری انجام داده باشند یا کلام نابجایی به زبان آورده باشند و آنرا نتیجه جبر محیط یا واکنش طرف مقابل بدانند. یا اینکه کاری را اشتباه انجام داده اند و اصرار دارند به علت جبر محیط کار نادرست را انجام داده اند. راهکار تقابلی اینکه بپذیریم رفتار ما از افکار و احساسات درونی ما سرچشمه می گیرد و ما در زمینه هر گفتار و رفتاری مسئولیم.
باور غیر منطقی شماره5- نگرانی زیاد همراه با اضطراب: این باور که احتمال وقوع حادثه بد و ناگواری وجود دارد و باید در مورد انها به شدت دلواپس و نگران بود. آبا کارتون گالیور یادتان هست؟ شخصیتی در ان مجموعه بود که مدام می گفت( من میدونم کارمون تمومه) این شخصیت نمونه تمام وکمال این طرز فکر است، ممکن است با این افراد برخورد داشته باشیم مثلا مادری همیشه نگران که تا فرزندش دیر به خانه می اید فکر میکند کودکش تصادف کرده . راهکار جایگزین بر اضطراب خود غلبه کنیم. بدانیم این اضطراب از افکار ما نشات می گیرد و از طریق کنترل افکار نادرست می توانیم اضطراب خودمان را مهار کنیم.
با هم پنج باور غیر منطقی و ناکارآمد را بررسی کردیم. هریک از ما میتوانیم درجه ای یا درصدی از باورهای اینچنینی داشته باشیم. این بار که آشفته شدید با خودتان خلوت کنید و ببینید آشفتگی شما ربطی به این عقاید دارد یا خیر. چند باور غیر منطقی باقیمانده را در مقاله بعدی با هم مرور خواهیم کرد.